بی هیچ گفتگو همه ی گروه ها و به اضطلاح روشنفکرانی که همیشه دوست داشتند و دارند در تندپیچ تاریخ، سیاست ِ فرار به جلو را پیشه ی خود کنند تا با دادن نقشه و پیام عوضی به عوام، بقای ننگین همین حکومت ایرانخوران را تجکیم نمایند، یک ایران سربلند و یدون بیگانه خویان را، خاری در چشم می پنداشتند و می پندارند.
و امروز هم اگر با جیغ های بی مالیات فقط برای رد گم کردن و آدرس عوضی دادن، اندر معایب جنگ روضه می خوانند، نباید حرفشان را جدی گرفت و اهمیتی برایشان قائل شد.
زبرا این کسان در همه ی طیفش همیشه و همواره، آنجا که باید بین بود و نبود آدمخوران حاکم بر ایران تصمیم می گرفتند، همیشه در طرف بود، ماندند، چوب ِ زیر ِ بغلشان شدند، کربلاها آفریدند و در تحکیم همین از گور گریختگان تاریخ از هیچ کمکی دریغ نکردند.
امروز هم که خطر یک جنگ ویرانگر ِ خارجی نیاخاکمان را تهدید می کند، که صد البته حاصل ِ سیاست ها و عملکردهای بغایت ضد ایرانی و ضد انسانی همین گروه ها و به اضطلاح روشنفکران است که تا کنون در کنار مرتجغین حاکم خیمه زده بودند تا چنین روزهایی را برای ما ایرانیان رقم بزنند، باید این چُس ناله هایشان را هیچ گرفت.
و مطمئن باشیم اگر فردا به هر دلیلی به ایران حمله بشود و حکومت اسلامی سقوط کند این ناکسان تاریخ ایران نه در کنار ایرانیان برای حفظ چهارچوب ارضی و آبی ایران بلکه در گوشه و کنار سرزمین ایران با تجزیه طلبان بی مقدار دست دوستی می دهند تا از تن زخمی ایران تکه جدایی، جدا کنند.
یادمان باشد که همین گروه ها و روشنفکر نماها در سر آغاز آن فاجعه ی شوم ِ بهمن سال 57، آنجا که کشور ایران با ملتش احتیاج به امنیت و آسایش داشت با چه حدت و شدتی ترکمن صحرا و کردستان را جدا کرده و برای خودشان حکومت محلی تشکیل داده بودند.
امروز هم اگر ناله های ضد جنگشان گوش فلک را کرده است نه اینکه با جنگ مخالف هستند بلکه ترسشان این است که مبادا در این جنگ، حکومت اسلامی سقوط کند که سرنوشتشان را در بقایش گره زده اند.
مطمئن باشیم در فردای سقط شدن حکومت اسلامی، این ناکسان تاریخ ایران در کنار بقایای ضد ایرانی ِ اسلامیون در همه رنگش، برای نا امن کردن ایران از هیچ کوششی فروگذار نخواهند کرد که هیچ حتا با کوشش های ضد ایرانی شان همه توانشان را با کمک بیگانه گان بکار می گیرند تا سراسر ایران را به جنگ داخلی بکشانند و از این طریق ایران را ویران کنند.
ما چی می گوییم؟
من به عنوان یکی از این مای بیشمار که بارها و بارها در سرفصل های مختلف برای حفظ چهارچوب ارضی و آبی ایران قلم زدم همیشه یکی از مخالفان سر سخت حمله ی خارجی تحت هر شرایط و دلیلی به نیاخاکان بودم.
و در کنار این موضع به غایت ملی و وطنی راه حل عبور از حکومت اسلامی را نه در تفرق نیروهای بیرون از حکومت اسلامی، بلکه در اتحادشان جستجو کردم.
موضعی که امروز شاهزاده رضا پهلوی پرچمدارش است.
اما تا امروز همین گروه ها و روشنفکر نماهای مورد بحث به هر دلیلی از اتحاد سر باز زدند، همیشه در بوق تفرق دمیدند و در کنار حکومت اسلامی قرار گرفتند.
طبیعی است که جهان آزاد برای حفظ منافع دراز مدتشان احتیاج به امنیت دارد.
و طبیعی تر است که برای حفظ امنیت و منافع خود منتظر اجازه ی من و تو نباشد تا به آنها گفته شود که چه بکنند و یا نکنند.
بلکه هرگاه شرایط را مناسب ببیند، وارد عمل می شوند.
چه باید کرد؟
بی گمان هر خطری که بخواهد چهارچوب ارضی و آبی ایران را تهدید کند، تنها ناسیونالیست های واقعی و نگهدارنده ی ایران هستند که جانشان را بر حفظ ایران فدا می کنند.
بقیه نیروها به تناسب دل می سوزانند اما هیچگاه تا آخر ادامه به حفظ نمی دهند.
گروه ها و روشنفکران مورد بحث که امروز صدای ضد جنگشان بیش از هر صدایی بلندتر است، به محض حمله و یا تجاوزی، به جای تلاش در حفظ ایران، خود در تکه تکه کردن آن با جدایی طلبان همدست می شوند.
بنابراین همانطوریکه که نباید حرف ها و مواضعشان را جدی تلقی کرد نباید هم روی دیوارشان یادگاری بنویسیم.
زیرا فقط ما ناسیونالیست های واقعی و نگهدارنده ی ایران هستیم که باید به دولت جهان هشدار دهیم که اگر هم بخواهند برای ادب کردن حکومت اسلامی، وارد حریم هوایی ایران بشوند، باید فقط پایگاهها و اماکن سرکوبگران و آدمخوران حکومتی را مورد هدف قرار دهند تا ملت ایران بتواند در این همراهی و شکستن دیوار سرکوب و اختناق، در یک حرکت شکوهمند آنها را به جای سزاوارشان پرتاب کند.
در اینجا مایل هستم بار دیگر چون چهار سال پیش به دولت اسرائیل هشدار بدهم که مبادا حرکتی کند که کینه تاریخی و ابدی ایرانیان را بر علیه خودشان بر انگیزاند.
چهار سال پیش در یک مصاحبه ی رایویی با رادیو اسرائیل در برایر این پرسش آقای منشه امیر که اگر حکومت اسلامی به تهیه بمب اتمی ادامه بدهد، چه راه حلی جز حمله ی نظامی می ماند، پاسخ دادم:
ملت ایران و اسرائیل از دیرگاه تاریخ تا حتا امروز دوست و خویشاوند یکدیگر بودند و هستند.
و فراموش نکنیم شاهنشاه بزرگ و دادگستر ما کورش بزرگ در یک تندپیچ تاریخ که قوم یهود توسط بخت النصر بلعیده شده بود، آنها را از معده ی جنایتکارانه بخت النصر رئیس حکومت بابل بیرون کشید و به سرزمین موعودشان رجعت داد.
اماکان مذهبی شان را مرمت کرد و غرورشان را به آنها برگرداند.
بنابراین قوم یهود و ملت اسرائیل، موجودیت تاریخی و باستانی اش را مدیون ایرانیان است.
پس امروز اگر به هر دلیلی بخواهید به ایران حمله کنید و زیر ساخت های صنعتی و اقتصادی ایران را نابود کنید.
بدانید که از " گندم ری" نصیبی نمی برید که هیچ بلکه تا ابد کینه ایرانیان را علیه قوم یهود و ملت اسرائیل شعله ور می کنید.
نتیجه گیری:
پس بار دیگر سروده ی زیر را باید در گوش دولت های جهان فریاد کرد، تا بدانند که ما ایرانیان به هیچ متجاوزی اجازه نمی دهیم به بهانه ای خاک و زیر ساخت های صنعتی و اقتصادی ما را به توبره بکشند.
احمد پناهنده