۱۳۹۷ فروردین ۹, پنجشنبه

آقای جان کری، چرا ارزان سخن می گویید؟





Bild könnte enthalten: 2 Personen, Anzug
آقای جان کری، چرا ارزان سخن می گویید؟

شما در سخنانی در روز سه شنبه در دانشگاه فیلادلفیا پیش بینی کرده اید که در صورت خروج پریزیدنت ترامپ از برجام
"مذاکره دوباره با طرف ایرانی دست‌کم ۳۰ سال دیگر طول خواهد کشید"
یا
.«اگر ما کنار بکشیم، ۳۰ سال طول خواهد کشید تا یک رئیس جمهور دیگر با ایرانی‌ها به مذاکره بنشیند.»
مثل اینکه با تیم اوباما و یک دوجین اوباما نشان در حزب دموکرات، خوابی مرگبار برای ملت ایران و تمامیت ایران دیده اید و می خواهید بعنوان چوب زیر بغل همین اسلامیون ضد انسان و ضد ایران و ایرانی، سی سال دیگر در بقایشان از جان و دل تلاش کنید
وگرنه هیچ آدم عاقلی چنین بی مالیات حرف مفت و نابخردانه نمی زند
تازه مگر قرار است این توافق را یک حکومت ملی و دموکراتیک، که بر لاشه ی این حکومت ضد ایرانی ، با حمایت ملت ایران شکل می گیرد، قبول داشته باشد و به آن متعهد باشد؟
خیر آقای کری
در فردای سرنگونی اسلام سیاسی در ایران، ملت ایران به هیچ یک از قراردادهای تحمیلی که منافع ایران را نشان رفته است، نمی پذیرد
از طرف دیگر پریزیدنت ترامپ و مقاماتی چون پریزیدنت ترامپ، درست می گویند که این توافق بسیار بد است
می دانید چرا؟
برای اینکه توافق حزب متبوع شما را در زمان کلینتون با کره شمالی دیده اند و نتیجه اش در جلوی چشم ما است و دیدیم که عدم چفت و بست در توافق با کره شمالی، کره شمالی اتمی شد و به ریش شما هم خندید
امروز هم در این توافق که مورد تایید ملت ایران، تاکید می کنم، ملت ایران نیست، در آن بندی آمده است که به بند غروب معروف شده است
و آن بند چنین می گوید:
"مطابق این بند، ایران پس از ده سال می‌تواند سانتریفیوژهای غنی‌سازی خود را افزایش داده و پس از ۱۵ سال نیز اجازه دارد حجم اورانیوم کمتر غنی‌شده خود را زیادتر کند."
می بینید حرفتان مفت است و محلی از اعراب ندارد؟

احمد پناهنده
29 مارس 2018

۱۳۹۷ فروردین ۸, چهارشنبه

مجاهدین خلق، آن روی سکه ی اسلام سیاسی در ایران


Bild könnte enthalten: 1 Person, Bart


مجاهدین خلق، آن روی سکه ی اسلام سیاسی در ایران

عبث خواهد بود که اگر بخواهیم و یا بخواهند، تفاوتی بین مجاهدین خلق و اسلام سیاسی در ایران، قائل شویم و یا قائل شوند
در یک کلام، هردو ضد ایرانی و ایران و فرهنگ و تاریخ ایران هستند و هیچ اِرق ملی نسبت به ایران و چهارچوب ارضی و آبی و وهوایی اش ندارند.
هر دو جهان وطن هستند و مرز جغرافیایی را به رسمت نمی شناسند
هردو بارها نشان داده اند و یا در نوشتار و گفتار، نوشته اند و گفته اند که اگر در یک تندپیچ تاریخی، مجبور باشند بین ایران و اسلام، یکی را انتخاب کنند، آنها ایران را فدای اسلام می کنند
برای همین خمینی ضد ایران و ایرانی در جنگ گفته بود:
" تا خشت ِ آخر ایران، از اسلام دفاع خواهیم کرد"
یعنی ایران را با تمامیش در پای اسلام، قربانی می کنیم
هردو، بویی از انسانیت نبرده اند چه رسد به ایرانیت
هردو انسان کش و ایرانی کش هستند و ترور انسان، در کاکل ایدئولوژی شان جای دارد
هر دو جهاد در راه خدا و بخوان برای بقای خودشان، اعتقاد دارند و مثل داعش و القاعده، کمربند انتحاری می بندند و برای ایجاد رعب، مردمان بیگناه را در اماکان عمومی، زندگی می کشند
هردو ایدئولوژی اسلامی دارند و به کرامت انسانی زن، هیچ باوری ندارند بلکه آنها را چون کنیزی می پندارند که باید اوامر و خواسته های مرد را پاسخگو باشند
اگر هم امروز در تشکیلات فرقه ای مجاهدین، زنان را رئیس آفتابه کردند، نه به این دلیل که زنان از صلاحیت برخوردار شدند و یا به فضیلت زنان باورمند هستند بلکه فقط به خاطر سرکوب مردانی بود که زمزمه مخالفت را در درون تشکیلات فرقه ای مجاهدین بلند کرده بودند
هر دو برای بقای خودشان و یا به قدرت رسیدن، حاضرند دست به کثیف ترین اعمال بزنند و حتا شلوارشان را پایین بکشند، تا تکه استخوانی برایشان پرتاب یا در ماتحتشان فرو کنند
نمونه همین اسلام سیاسی حاکم است که با حمایت مالی کارتر و کشورهایی از این دست، به قدرت رسید و تا امروز هم با زد و بندهای بی شمار و باج و امتیاز دادن های اندازه ناگرفتنی، از کیسه و سفره ی ملت ایران، در قدرت ماندند
مجاهدین هم نشان دادند که در این راه، هیچ پرنسیبی را به رسمیت نمی شناسند و در زمان صدام حسین، طبق قراردادی که با او بسته بودند، متعهد شدند که به ازای ِ ایرانی کشی و ترور در ایران، سهمی از بودجه عراق را بگیرند.
این موضوع اگر تا دیروز، مخفی و نا روشن بود، امروز بعد از سقوط صدام حسین، اسنادش در یوتوپ افشا شده است
و چنین است که امروز، مجاهدین بی هیچ پرنسیبی، حاضر است به عنوان چرخ پنجم ِ نظامی آمریکا در ایران عمل کند و ترور را در جای جای ایران جاری و کشور را به یک جنگ داخلی بکشاند تا شاید فردا همین آمریکا، آنها را رئیس آفتابه گرداند
آن دیگری که آخوندهای ضد ایران و ضد انسان باشند، کتمان نمی کنند که اگر آمریکا، به آنها تضمین دهد که در جهت تغییرشان، عمل نمی کند، حاضر هستند بیشترین امتیاز را از کیسه و سفره ی ملت ایران که ثروت همگانی ملت ایران است، برای بقای خودشان بپردازند
چنانکه خواندیم و دیدیم، با این توضیح ِ مختصر متوجه می شویم، چون هردو از یک ایدئولوژی بیگانه، پیروی می کنند، ایران و ایرانی و منافع ایرانی، هیچ اهمیتی برایشان ندارد
بنابراین امروز هر فرد ایرانی که دل در گروه ایران در تمایتش دارد، باید از هر راه ممکن، صدای ایرانی و دادخواهی شان را بلند کنند و به گوش قدرتمدان آمریکایی و جهان آزاد برسانند که مجاهدین خلق هیچ فرقی با اسلام سیاسی حاکم در ایران ندارند که هیچ حتا ضد انسانی ترین و ضد ایرانی ترین سازمان تاریخ ایران هستند.
فراموش نکنیم که در شطرنج سیاسی ِ امروز ایران، نیروهای چپ در همه شکلش، نیرویی جدی نیستند که هیچ، بلکه این نیرو در اکثریتشان، بارکش همین اسلام سیاسی در ایران هستند.
بنابراین عقل و درایت و تدبیر، حکم می کند که برای رهایی از معضل بزرگ ایران، باید همه ی نیروها و کسانی که دل در گروه ایران و منافع ایران دارند، بی هیچ اما و اگر، دور شاهزاده رضا پهلوی حلقه بزنند که امروز ملت ایران در جای جای ایران، نام ایشان و نام پدر و پدر بزرگ ایشان را فریاد می کنند.
این نوشته را فقط برای ثبت در تاریخ می نویسم تا فردا، راه هیچ گونه فراری نباشد که بگویند ما نمی دانستیم و یا اشتباه کردیم

احمد پناهنده
28 مارس 2018

۱۳۹۷ فروردین ۳, جمعه

آیا تغییری در راه است؟




Bild könnte enthalten: 1 Person, lächelnd, sitzt und Anzug

آیا تغییری در راه است؟

رویدادهای ِ این روزها در کابینه ی پریزیدنت ترامپ در کاخ سپید نشان می دهد، که تغییراتی بنیادی در صفحه ی شطرنج جهانی در راه است.
به این معنی که عناصر مردد و مشاطه گر، در کابینه تصفیه می شوند و جای آنها را مردان و زنان با قدرت و اراده پر می کنند.
دیروز بود که تیلرسن جایش را به مایک پامبئو داد و رئیس سازمان سیا عوض شد و امروز، جان بولتن رئیس شورای امنیت کاخ سپید شد.
این تغییرات معنی اش این است که حکومت های خودسر و حامی تروریست، دیگر دستشان باز نیست که بر ملت خود و مردمان جهان، با تهدید ترور، فشار بیاورند و از اروپای معامله گر امتیاز بگیرند.
پیام این تغییرات بنیادی بسیار روشن است
یعنی در حالی که در سطح جهانی، روسیه را از هر سو مهار می کند، عرصه را بر حاکمان مستبد و ضد انسانی و حامی ترور، تنگ و تنگ تر می کند.
و این پیام خوش و دل گشایی است به مردمان تحت ستم و تحت حاکمیت ضد انسانی و وحشی، بویژه به ملت سرفراز ایران که امروز پرچمدار رهایی از استبداد دینی و مذهبی، آنهم از نوع اسلام جنایتکار سیاسی و مذهب خرافی شیعه ی اثناعشری است
در عالم واقع، هیچ ملتی مثل ملت سرفراز ایران، از پتانسیل تغییر برخوردار نیست و مطمئن هستم با این تغییرات در کابینه ی پریزیدنت ترامپ، ملت ایران می توانند تغییری در آسمان ِ غم زده ایران ایجاد و حکومت ضد ایرانی آخوندهای حیوان صفت را از جای جای ایرانزمین، جارو کنند.
پرسش اما اینجا است که آیا راه حل این تغییر، جنگ با ایران است؟
به باور من
راه حل این تغییر در سطح بین المللی، جنگ با ایران نیست
هرچند بسیاری از مردمان ایران، حتا حاضرند که با مداخله ی نظامی کشورهای قدرتمند، حکومت ضد ایرانی آخوندهای اسلامی، سرنگون شود.
اما من باور دارم که جنگ راه حل تغییر ملت ایران در تمایتش نیست
زیرا ملت ایران نشان داده است که از این پتانسیل برخوردار است که با یک مبارزه عدم خشونت در چهارچوب نافرمانی مدنی، به رهبری شاهزاده رضا پهلوی و با حمایت کشورهای جهان آزاد و دموکراتیک و در راسش، آمریکا، حکومت اسلامی آخوندها را در جای جای ایرانزمین جارو کند.
بنابراین تدبیر و عقل سالم حکم می کند که به جای جنگ با ایران، تمام عیار از ملت ایران برای جارو کردن حکومت ددمنش اسلامی و ضد ایرانی، پشتیبانی کنند و با تحریم های همه جانبه، پای بر گلوگاه تنفسی حکومت هار اسلامی در ایران بگذارند تا ملت ایران بتواند جایگاه شایسته ی خودش را در جهان امروز پیدا کند.
یادمان باشد و یادتان یاشد که ملت ایران اولین کشوری در جهان است که حقوق بشر را به جهانیان ارزانی داد و فرهنگ مدار و تسامع آن در تاریخ جهان بی نظیر است.
گذشته از این، خدماتی که ملت ایران تحت رهبری پادشاهانی چون کورش و داریوش و انوشیروان و رضا شاه بزرگ به فرهنگ کشورداری جهانی کردند، بر تارک تاریخ جهان می درخشد
از این جهت کشورهای قدرتمند جهانی، امروز، بابت خطا و جفایی که به دوست استراتژیک منطقه ای شان، محمد رضا شاه ایرانساز در سال 57 کردند، به ملت ایران بدهکارند که هیچ حتا مدیون آنها هستند. پس بایت این خطا و جفا به ملت ایران، باید بی هیچ چشمداشتی، از پشتیبان تمام عیار و همه جانبه ی خود از آنها دریغ نکنند.
باشد که با این مختصر، روسای قدرتمند کشورهای جهان آزاد، چشمشان را باز کنند و وجدانشان، به درد آید و در مبارزه نافرمانی مدنی، به رهبری شاهزاده رضا پهلوی، از هیچ کوششی برای حمایت کردن ملت ایران کوتاهی نکنند
چنین باد

احمد پناهنده
23 مارس 2018

۱۳۹۶ اسفند ۲۹, سه‌شنبه

چند قدم تا تولد بهار که نامش نوروز است








چند قدم تا تولد بهار که نامش نوروز است

نوروز یعنی روزی نو از پس ِ روزهای کهنه
و چون این تازه شدن روز، همراه با تولد بهار است، ما ایرانیان در تاریخ و فرهنگ و ادبیات ِ زبانی خودمان، به آن نوروز می گوییم و جشنی سراسری همراه با شکوفه باران طبیعت برگزار می کنیم
وگرنه
هر روزی که از پس دیروز، سپیده زند، آن هم روز نو است که می شود گفت نوروز
اما این روزهای پس از دیروز، آن نوروزی نیست که در تولد بهار، زاده می شود
پس نوروز، کاکل همه ی روزهای ِ نو، در سال است که عید می گیریم
و هر عید هم، بازگشتی است به اصل ِ خویشتن ِ خویش ِ ایرانی
یعنی
هر فرد ایرانی، اگر در روزهای سال گذشته، به هر دلیلی از خویشتن ِ خویش ِ ایرانی، فاصله گرفت، در زاد روز طبیعت که نوروز است، باید از خودبیگانگی ها را، از تن و جانش بشوید و به اصل ِایرانی خویش، گره بخورد
کاری که جمشید شاه کرد و این یادگار ِ روزگار را به نیاکان ما سپرد تا با این یادگار ِ فرّخ نشان، از هرچه از خودبیگانگی، فاصله بگیریم و همیشه خویشتن ِ خویش ایرانی مان را پاسبانی کنیم.
آری
فردوسی نامدار و پاسدار ی سخن پارسی در اثر جاودانه و یگانه اش، شاهنامه می فرماید:
جمشید شاه از پادشاهان کیانی ِ ایرانی، پس از کیومرث شاه، هوشنگ شاه و تهمورث شاه است که برای سر وُ سامان و سازمان دادن به کشور و بر قرار کردن نظم و نظام در جامعه و تربیت مردم، کوشش های ِ جانانه و خردمندانه ی فراوان کرد.
هم او بود که با هوش و هنگ ِ خرد مندانه اش، مردمان ِ سرزمین ایران را به چهار طبقه تقسیم کرد:

ا – آموزان ( آموزگاران
2- نیساران ( لشکریان
3 - نسودیان ( کشاورزان ) و
4- اهنو خویشان ( پیشه وران
جمشید شاه نخستین کسی بود که تقسیم کار را در جامعه باب و برقرار کرد تا تحت آن، هر کسی متناسب با توانایی و استعدادش بتواند باری از ارابه تکامل ِ جامعه را بدوش بکشد.
او می سراید:

نخست آلت جنگ را دست برد
در نام جستن به گردان سپرد
به فرّ کیی نرم کرد آهنا
چو خُود و زره کرد وُ چون جوشنا
الی آخر
آری، این جمشید شاه بود که کشاورزی و ساختن آلات و ابزار جنگی و خانگی را به مردم آموزش داد. از معادن ِ کانی، فلزات را جهت ساختن ابزار استخراج کرد. از گیاهان دارویی، دارو ساخت و در امر پزشکی برای مداوای بیماران از این داروها سود جست.
از برکت این نوآوری و پیشرفت، رفاه و سلامتی را در جای جای ِ جامعه گسترش داد و امنیت اجتماعی را در مدار ِ بالا بلند ِ زندگانی ِ مردم تثبیت نمود.
پس از فراغت از این نوآوری و رفاه و امنیت اجتماعی بود که خود را برای جشنی فراگیر و شادی آفرین آماده کرد

همه کردنی ها چو آمد به جای
ز جای مهی برتر آورد پای
به فرّ کیانی یکی تخت ساخت
چه مایه بدو گوهر اندر شناخت
که چون خواستی دیو بر داشتی
ز هامون به گردون برافراشتی
چو خورشید تابان میان هوا
نشسته برو شاه فرمانروا
جهان انجمن شد بر آن تخت او
شگفتی فرو مانده از بخت او
به جمشید بر گوهر افشاندند
مر آن روز را روز نو خواندند
سر سال نو هرمز فرودین
بر آسوده از رنج روی زمین
بزرگان به شادی بیاراستند
می و جام و رامشگران خواستند

چنین جشن فرّخ از آن روزگار
به ما ماند از آن خسروان یادگار

در پایان یک سروده ی از دل بر آمده را تقدیم همه ی شما دوستان و ملت ایران می کنم.
ای بهار
بهارا ای بهار، من بی قرارم
دلم تنگ است، دیگر ارام ندارم

بگیر دستم بذار در دست یارم
که تا گلبرگ ِ گل بر او ببارم


احمد پناهنده ( الف. لبخند لنگرودی )

۱۳۹۶ اسفند ۲۴, پنجشنبه

زاد روز رضا شاه بزرگ، خجسته باد




Bild könnte enthalten: Aazita MMalek, steht und im Freien

زاد روز رضا شاه بزرگ، خجسته باد

بیست و چهارم اسفند ماه در تاریخ پر فراز و نشیب ایران، روزی است که آسمان ایران از تیرگی ِ ابرهای سیاهی که چادر ِ شب را در دل وُ دیده وُ تن ملت ایران گسترده بود، با طلوع ستاره ای آغاز شد که در درخشش آن، آسمان ایران لاجوردی گشت.
خرافات و جهل پروری ِ دوران ِ دراز ِ قاجاریه، ایران نیمه جان را پس از دیندارن سفله ی صفویه در تمامیتش به قهقرا و نابودی کشانده بود.
هر چند در واپسین روزهای ِ حکومت ِ جهل و جنون ِ پسران و دنبالچه های حسن خان اشاقه باش، انقلاب مشروطیت به همت ِ مردان ِ ایران دوست به وقوع پیوست. اما خواست ها و برنامه های انقلاب در اثر کارشکنی و بی کفایتی ملایان و رهبران انقلاب عقیم ماند.
در آن آشفته بازار ِ هرج و مرج ِ سیاسی و اجتماعی، راهزنان و گردنکشان و باج بگیران بر طبل پاره پاره کردن کشور ایران دم گرفته و هر یک گوشه ای از ایران را جدا کرده بودند.
امنیت در تمامی کشور رخت بر بسته بود و هیچ کس بر جانش ایمن نبود.
در این اوضاع نابسمان، نیروهای چپ و راست آن دوران به تنها چیزی که فکر نمی کردند، چهارچوب ارضی ایران بود.
آنانیکه کرملین را قبله ی خود کرده بودند تا توان داشتند می خواستند صفحات شمال کشور را در دهان ِ ویل ِ کشور جدید کمونیستی فرو کنند و آنانیکه به طرف انگلیس دولا و راست می شدند، بی پروا صفحات جنوبی را از تن ایران جدا کرده بودند.
در سراسر ِ ایران ترس و وحشت و راهزنی و گردنکشی بی داد می کرد.
به نظر می رسید دیگر هیچ امیدی برای بر پا نگه داشتن ایران نمی رود.
روزها، تیره و تار، در دیدگان ِ وطنپرستان، سیاهی نشانده بود
شب ها از هر شبی، بیشتر ظلمت می بارید
جهل و نادانی و فقر و گرسنگی بیداد می کرد
کشور در تمامیتش به انتهای عقب ماندگی، عقب کشیده شده بود
زنان به شدید ترین وجه ممکن اسیر و در خانه فقط کنیز شده بودند
هیچ آینده ای که بشود ایران را از آن فاجعه ی مرگبار، رهانید، در تصور نمی آمد
آری:
24 اسفند ماه زاد روز ِ قهرمانی است که در گذار ِ زندگی ِ پر تلاش و مهرش به ایران و ایرانی، توانست این فاجعه ی فرود آمده بر جان و تن ایران را، از آسمان ایرانزمین و جای جای ِ وطن دور کند و کشور را به جایی برساند که تاریخ معاصر ایران به ایشان مدیون شود.
قهرمانی که در طی 16 سال، همه ی عقب ماندگی و در ماندگی ایران و ایرانی را از بعد از سقوط ساسانیان با سازندگی و شکوفا کردن ایران در همه سویش جبران و به ایرانی شخصیت بخشید.
اما در مقابل این فدا کاری ِ بی همتا و عشق بی دریغ رضا شاه به ایران و ایرانی، نا ایرانیانی در طیف های مختلف ِ چپ کمونیستی و مذهبی های مرتجع صف کشیده بودند تا این هویت ایرانی ِ بدست آمده با خون ِ جگر را در دهان انترناسیونالیسم کمونیستی و یا اسلامی، بی رنگ و ایرانی را از ایرانیت تهی کنند و سپس آنها را به " خلق و یا امت " فرو کشتند. زیرا جملگی در خشش ِ چنین حرکت غرور آفرین ملی و ایرانی را خاری در چشمانشان می دیدند و از این بابت با تمامی توان در جهت تخریب این شخصیت بزرگ و سازنده ی ایران نوین دست یکدیگر را فشردند تا با خاک پاشیدن به چشمان ِ وجدان و جوانان و آیندگان ِ ملت ایران، کشور ِ سر بلند کرده ی ایران از قرون اعصار ِ عقب ماندگی را تقدیم از گور گریختگان تاریخ کنند.
و شگفتا این به ظاهر ایرانیان اما در واقع ضد ایران و ایرانی هنوز هم برای کسی دل می سوزانند که در پرونده اش چیزی جزء کینه پروری و تخم دو زرده گذاشتن و حمایت از مرتحع ترین بخش روحانیت در ترویج تروریسیت از خود باقی نگذاشته است و نمونه ی اخیر این حرکت ِ بغایت ضد ایرانی و ارتجاعی که به تازگی افشا شده است کمک به آخوندهای ارتجاعی برای چاپ و نشر رایگان کتاب تروریستی فلسطین است که تو سط اکرم زعیتر نوشته شده و رفسنجانی آن را ترجمه کرده است.
و این در حالی است که این رجاله گان تاریخ به صورت شخصیتی چنگال جنون آمیرشان را فرو می کنند که اگر همین قهرمان و شخصیت قرن بیستم در تاریخ ایران ظهور نمی کرد، نفتی نبود که آنها برای به اصطلاح ملی کردن آن بازار گرمی کنند.
و دردا که هنوز هم از خواب غفلت بیدار نشدند و کماکان در جهت تخریب هر چه بیشتر ایران و تاریخ، بی دریغ به نفع آخوندهای حاکم و اسلام سُفله پرور حمالی می کنند.
به عنوان یک ایرانی که به کشورم مهر می ورزم و عشقش در دلم فروزان است در مقابل این قهرمان ِ سر فراز ِ ایران ِ نوین کلاه از سر بر می دارم و در مقابلش در کمال ادب خم می شوم و به روان پاکش درود می فرستم.

زاد روز قهرمان ایران ِ نوین رضا شاه بزرگ بر تمامی ملت ایران خجسته باد!
احمد پناهنده
15 مارس 2018

۱۳۹۶ اسفند ۲۳, چهارشنبه

شبی که جشن سور وُ سوری، پیروز شد






Bild könnte enthalten: 1 Person, lächelnd, Anzug und Innenbereich


شبی که جشن سور وُ سوری، پیروز شد

روزها و حتا ماه های قبل از رسیدن به جشن آتش چهارشنبه سوری، زمزمه کرده بودند که:
نه نه
زمزمه نه
زوزه ها می کشیدند و یکطرفه از تریبون های عمومی، کف بر دهان می آوردند و جشن های ملی ایرانیان را خوار و بی مقدار جلوه می دادند و از مردم می خواستند که بیشتر گریه کنند و ناله سر دهند و شادی و خنده، حرام است و از این خزعبلات
اما ملت ایران با همه ی این توپ و تشر و بگیر و ببند و مانع شدن و عربده کشیدن های جهالت گون، شب چهارشنبه سوری را در جای جای ایران، با رقص خودشان، شادی کردند و آتش افروختند و به احترام آتش، سرود رهایی خواندند و به ریش و کله و صورت آخوندهای ضد ایرانی و همه ی کسانی که، این جشن ها را خواری در چشمانشان می پندارند، تف کردند
فکر نکنید که فقط آخوندهای ضد ایرانی و ضد شادی، با این جشن های زندگی بخش و شادی آور، مخالف هستند
نه نه
بلکه همه ی کسانی که در مرامشان، یک ایدئولوژی بیگانه پرستی، جا خوش کرده است، با این جشن ها و شادی ملت ایران مخالف هستند
می گویید نه؟
می گویم نشان دهید که این ناکسان و نا ایرانیان ایرانی نما، در کجا و چه وقت به پیش باز این جشن ها رفتند و بر آخوندهای ضد ایران و ایرانی تاختند تا از میراث ملی و فرهنگی شان که گام گام به تاراج می رود، دفاع کنند؟
اما در این سو، ایرانگرایان که درد وطن دارند و میراث تاریخی و فرهنگی نیاکان ایرانی شان برایشان مهم هست، به استقبال این جشن رفتند و در جای جای جهان، جشن سوری برگزار کردند که در راس همه ی این ایرانگرایان، شاهزاده رضا پهلوی و شهبانوی عزیز ایرانیان است
و من اعتراف می کنم که دیشب، یکی از شادترین شب های زندگی، در غربت طولانی ام بوده است که با هفت شمع به نشانه هفت امشاسبند، در اتاق خانه ام با ملت ایران در جای جای جهان جشن گرفتم
و بسیار خوشحال ترم که جشن های ملی و فرهنگ ملی ایرانیان، با همه ی سرکوب بی رحمانه ای که شدند، بر مناسبت های بیگانه پرستی پیروز شده است و امروز ملت ایران، تره ای برای آن مناسبت های ماتم ساز، خرد نمی کنند که هیچ بلکه می روند تا با نوروز جوان و تازه کننده ی ِ دل و جان ایرانی، جای جای ایرانزمین را از همه ی بیگانه پرستی و مناسبت های ناله پرور و گریه آور، پاکیزه کنند و شادی و شادمانی را، برلب ایرانیان، غنچه خنده باز کنند
درود بر ملت ایران
نوروز پیروز است تا یک جوانه باقی است
احمد پناهنده
14 مارس 2018

۱۳۹۶ اسفند ۱۶, چهارشنبه

زنان ایران، بر کاکل زنان آزاده جهان




 https://scontent-amt2-1.xx.fbcdn.net/v/t1.0-9/28660445_10155096451150689_3800189575958504293_n.jpg?oh=a1de7bd4346e87fae789cbba16cee1e7&oe=5B3D59DD

زنان ایران، بر کاکل زنان آزاده جهان 

به مناسبت ِ روز جهانی ِ زن

هشت مارس از راه رسید و شیپور گوشنواز ِ ارجمندی زنان در بازیابی به حقوق انسانی شان، به صدا در آمد
زنانی که این روزها در جای جای ایرانزمین، با حرکتی غرور آفرین بر حجاب کنیزساز و بنده پرور، هجوم بردند و می روند زیبایی و رعنایی را در آسمان غم زده ایران، ستاره باران کنند.
اگر بشود هشت مارس را، به عنوان روز بین المللی زنان در جای جای جهان جشن گرفت، امسال و هرسال، تا رهایی زنان ایران از بند تبعیض و چادر و چاقجور و بازیابی شان به عنوان یک انسان برابر با مردان را باید هر روزه جشن گرفت و صدای اعتراض ِ سراسری را در کنار زنان بر علیه ی ارتجاع حاکم و عمله هایشان، فریاد کرد تا گوش ِ کَر ِ سوداگران ِ سود و سرمایه در اروپا و دیگر نقاط جهان بترکد و ارجمندی زنان ایران را پاس دارند.
زنانی که در هفده دی ماه 1314 با فرمان رضا شاه بزرگ، حجاب اجباری را از سر و تن خود شستند و پایشان به مدارس نوین و آموزشگاه ها و دانشگاه ها و سپس به ادارت باز شد و در سال 1341 با انقلاب شاه و مردم، به حقوق ِ انتخاب کردن و انتخاب شدن، دست پیدا کردند و در کارزار ِ شکوفا شدن ایران در کنار مردان، سهمی مساوی را در همه سو، بر دوش کشیندند و ایران کهنه و عقب مانده را با زیبایی و لطافت خود تازه و خوشبو کردند.
اما دریغا که این زییایی و رعنایی و ارجمندی زنان در بازیابی حقوق انسانی شان، روشنفکران ِ تاریک اندیش از قماش کمونیستی و مصدقی و اسلامی را چه در قبلیه ی چپ یا طایفه ی مصدقی و یا ایل اسلامی، خوش نیامد و دست در دست هم برای خود زنی تاریخی، اول از همه زنان سالار ایران را به قربانگاه تفکرات عقب مانده خودشان بردند و با سربریدن زنان در عرصه های اجتماعی، سر و جان ِ ملت بزرگ ایران را، با خنجر ِ اسلامی، با داس ِ کمونیستی و با چاقوی ِ مصدقی، خون فشان کردند.
و شگفتا که می پنداشتند، با سر بریدن زنان می توانند، سر ایرانیان و تاریخ و فرهنگ درخشان ایرانزمین را به سنگ بکوبند و از این طریق نیمی از وصله ی تن ایران را در کنج خانه ها، کنیزوار، زندانی کنند
اما نمی دانستند، زنانی که در تاریخ گوهر آفرین ایرانزمین، توانستند بر مسند پادشاهی و یا یک امپراتوری بزرگ بنشینند و بر جهان مدرن آن روز فرمان برانند، هیچگاه و در هیچ شرایطی نمی توانند آنها را به پستوی خانه ها برگردانند و کنیزوار، چادر و چاقچور سیاه را بر سرشان بیاندازند و زندانی شان کنند.
چنین بود که این زنان در طول تاریخ ِ هجوم بیگانگان از ترک و تاتار و عرب، گامی از مبارزه به عقب نگذاشتند و در دوران سیاه قاجاریه در شخصیت قره العین ها تکثیر شدند و در هفده دی ماه 1314 با همت بزرگ رضا شاه بزرگ، جایگاه دوباره خودشان را در تاریخ کسب کردند و در زمان محمد رضا به بالاترین رشد و ارجمندی انسانی شان رسیدند.
پس بیهوده نیست که امروز زنان ایرانزمین بیش از مردان در همه ی عرصه های اجتماعی، برای رهایی ایرانزمین و ملت ایران هزینه می پردازند و مورد هتک و حرمت هم واقع می شوند
اما چه باک
آنها سر آن دارند که با برداشتن حجاب بنده ساز و کنیزپرور، گام به گام، حقوق تاراج رفته شان را از حلقوم حاکمان اسلام جنایتکار اسلام سیاسی بیرون بکشند و در این بیرون کشیدن، سیلی تاریخی را بر بناگوش همه ی روشنفکران تاریک اندیش چه از قماش کمونیستی و چه از اسلامیون جنایتکار و یا مصدقی های مرتجع بنوازند و یا با کف دست بر سرشان بکوبند و آنها را به همانجایی پرتاب کنند، که مراد عقیده ی شان همین ارتجاع و مرام ضد زن را زوزه کشیدند.
زیرا نسل امروزی زنان، نیک می دانند که در زمان رضا شاه بزرگ و محمد رضا شاه ایرانساز، مادران و پدرانشان، هر آنچه که شایسته ارجمندی و فضیلت یک انسان طراز نوین است، دست یافته بودند. اما در یک تندپیچ ِ ویرانساز، اسیر مشتی بیگانه پرست و ضد ایران و ایرانی شدند که همراه آنها، به خودزنی و خودکشی تاریخی دست زدند و این روزها شوم را برای فرزندان خودشان تولید کردند.
و چنین است که زنان ایرانی با خواندن تاریخ و دانستن اینکه مادران و پدرانشان در نظام گذشته، در صدر نشسته بودند و قدر درو می کردند، از مرام و عملکر ناشاد آنها فاصله گرفتند و می روند دوباره به خویشتن ِ خویش زن ایرانی پیوند بخورند و با هزینه دادن سهمگین شان، این ننگ تاریخی مادران و پدران خودشان را از صفحات تاریخ ایران، کمرنگ و سپس بی رنگ کنند.
زنانی که این روزها با حرکتی سمبلیک، حجاب اجباری بنده ساز را، دار می زنند و تف تاریخی را بر سر و ریش همه ی کسانی که این روزهای شوم را بر آنها تحمیل کردند، می بارند و می روند آرام آرام در میتینک های خیابانی و اعتراضات سراسری، بطور جمعی کشف حجاب کنند.
و نیک می دانند که پیروزی شان بر قوانین ضد زن و عمله های ِ حافظان این قانون ضد ایرانی و ضد زن ایرانی، نه در اعتراضات فردی بلکه در یک کارزار جمعی است که می تواند از آسیب پذیری جلوگیر کند و ارتجاع و عمله هایش را خلع سلاح کند.
بویژه اینکه امروز، ملت ایران، در خیزش عمومی دی ماه، با شعارهایشان نشان دادند، که به دور شاهزاده رضا پهلوی حلقه زدند و خدمات خاندان ایرانساز پهلوی را پاس می دارند و از گذشته ناشاد پدران و مادران خودشان عبور کردند و می روند، تحت رهبری شاهزاده رضا پهلوی که امروز تنها شخصیت محوری برای اتحاد همه ی نیروها با هر مرامی است، حکومت اسلام سیاسی جنایتکار را در جای جای ایرانزمین به زیر بکشند و فردای بهتر و روشن تری را بر روی ملت ایران پنچره بگشایند.
در پایان به عنوان یک ایرانی که چهل سال از عمرِ جوانم را در راه مباره با بیگانه پرستی در همه شکلش و بوِیژه اسلام سیاسی جنایتکار حاکم و مجاهدین خلق ضد ایرانی و ضد زن، هزینه کردم،
در مقابل حرکت اعتراضی ِ غرور آفرین زنان سالار ایران، کلاه از سر بر می دارم و در مقابلشان زانوی ادب بر زمین می سایم و بر همه ی آنها درود می فرستم و سرودم را نثار می کنم.
باشد که با همکاری و همبستگی همه ی ملت ایران که دل در گروه یک ایرانی آزاد و رها و دموکراتیک دارند، هرچه بیشتر حمایت خودشان را در اعتراضات سراسری، از شاهزاده رضا پهلوی اعلام کنند و شعار محوری شان، خدمات خاندان ِ ایرانساز پهلوی را نشانه رود.
و تحت این شعارها و همبستگی ها و حمایت از شاهزاده رضا پهلوی است که می توان حکومت ضد ایرانی ِ اسلام سیاسی را با هزینه ی کمتری سرنگون کرد.
و فراموش نکنیم که امروز، جهان آزاد تحت رهبری آمریکا و در این سو، اسرائیل پشت ملت ایران و زنان ایران است
درود بر زنان آزاده ی ملت ایران
روزتان شاد و شادمان باد
احمد پناهنده
هفتم مارس 2018