زنان ایران، بر کاکل زنان آزاده جهان
به مناسبت ِ روز جهانی ِ زن
هشت مارس از راه رسید و شیپور گوشنواز ِ ارجمندی زنان در بازیابی به حقوق انسانی شان، به صدا در آمد
زنانی که این روزها در جای جای ایرانزمین، با حرکتی غرور آفرین بر حجاب کنیزساز و بنده پرور، هجوم بردند و می روند زیبایی و رعنایی را در آسمان غم زده ایران، ستاره باران کنند.
اگر بشود هشت مارس را، به عنوان روز بین المللی زنان در جای جای جهان جشن گرفت، امسال و هرسال، تا رهایی زنان ایران از بند تبعیض و چادر و چاقجور و بازیابی شان به عنوان یک انسان برابر با مردان را باید هر روزه جشن گرفت و صدای اعتراض ِ سراسری را در کنار زنان بر علیه ی ارتجاع حاکم و عمله هایشان، فریاد کرد تا گوش ِ کَر ِ سوداگران ِ سود و سرمایه در اروپا و دیگر نقاط جهان بترکد و ارجمندی زنان ایران را پاس دارند.
زنانی که در هفده دی ماه 1314 با فرمان رضا شاه بزرگ، حجاب اجباری را از سر و تن خود شستند و پایشان به مدارس نوین و آموزشگاه ها و دانشگاه ها و سپس به ادارت باز شد و در سال 1341 با انقلاب شاه و مردم، به حقوق ِ انتخاب کردن و انتخاب شدن، دست پیدا کردند و در کارزار ِ شکوفا شدن ایران در کنار مردان، سهمی مساوی را در همه سو، بر دوش کشیندند و ایران کهنه و عقب مانده را با زیبایی و لطافت خود تازه و خوشبو کردند.
اما دریغا که این زییایی و رعنایی و ارجمندی زنان در بازیابی حقوق انسانی شان، روشنفکران ِ تاریک اندیش از قماش کمونیستی و مصدقی و اسلامی را چه در قبلیه ی چپ یا طایفه ی مصدقی و یا ایل اسلامی، خوش نیامد و دست در دست هم برای خود زنی تاریخی، اول از همه زنان سالار ایران را به قربانگاه تفکرات عقب مانده خودشان بردند و با سربریدن زنان در عرصه های اجتماعی، سر و جان ِ ملت بزرگ ایران را، با خنجر ِ اسلامی، با داس ِ کمونیستی و با چاقوی ِ مصدقی، خون فشان کردند.
و شگفتا که می پنداشتند، با سر بریدن زنان می توانند، سر ایرانیان و تاریخ و فرهنگ درخشان ایرانزمین را به سنگ بکوبند و از این طریق نیمی از وصله ی تن ایران را در کنج خانه ها، کنیزوار، زندانی کنند
اما نمی دانستند، زنانی که در تاریخ گوهر آفرین ایرانزمین، توانستند بر مسند پادشاهی و یا یک امپراتوری بزرگ بنشینند و بر جهان مدرن آن روز فرمان برانند، هیچگاه و در هیچ شرایطی نمی توانند آنها را به پستوی خانه ها برگردانند و کنیزوار، چادر و چاقچور سیاه را بر سرشان بیاندازند و زندانی شان کنند.
چنین بود که این زنان در طول تاریخ ِ هجوم بیگانگان از ترک و تاتار و عرب، گامی از مبارزه به عقب نگذاشتند و در دوران سیاه قاجاریه در شخصیت قره العین ها تکثیر شدند و در هفده دی ماه 1314 با همت بزرگ رضا شاه بزرگ، جایگاه دوباره خودشان را در تاریخ کسب کردند و در زمان محمد رضا به بالاترین رشد و ارجمندی انسانی شان رسیدند.
پس بیهوده نیست که امروز زنان ایرانزمین بیش از مردان در همه ی عرصه های اجتماعی، برای رهایی ایرانزمین و ملت ایران هزینه می پردازند و مورد هتک و حرمت هم واقع می شوند
اما چه باک
آنها سر آن دارند که با برداشتن حجاب بنده ساز و کنیزپرور، گام به گام، حقوق تاراج رفته شان را از حلقوم حاکمان اسلام جنایتکار اسلام سیاسی بیرون بکشند و در این بیرون کشیدن، سیلی تاریخی را بر بناگوش همه ی روشنفکران تاریک اندیش چه از قماش کمونیستی و چه از اسلامیون جنایتکار و یا مصدقی های مرتجع بنوازند و یا با کف دست بر سرشان بکوبند و آنها را به همانجایی پرتاب کنند، که مراد عقیده ی شان همین ارتجاع و مرام ضد زن را زوزه کشیدند.
زیرا نسل امروزی زنان، نیک می دانند که در زمان رضا شاه بزرگ و محمد رضا شاه ایرانساز، مادران و پدرانشان، هر آنچه که شایسته ارجمندی و فضیلت یک انسان طراز نوین است، دست یافته بودند. اما در یک تندپیچ ِ ویرانساز، اسیر مشتی بیگانه پرست و ضد ایران و ایرانی شدند که همراه آنها، به خودزنی و خودکشی تاریخی دست زدند و این روزها شوم را برای فرزندان خودشان تولید کردند.
و چنین است که زنان ایرانی با خواندن تاریخ و دانستن اینکه مادران و پدرانشان در نظام گذشته، در صدر نشسته بودند و قدر درو می کردند، از مرام و عملکر ناشاد آنها فاصله گرفتند و می روند دوباره به خویشتن ِ خویش زن ایرانی پیوند بخورند و با هزینه دادن سهمگین شان، این ننگ تاریخی مادران و پدران خودشان را از صفحات تاریخ ایران، کمرنگ و سپس بی رنگ کنند.
زنانی که این روزها با حرکتی سمبلیک، حجاب اجباری بنده ساز را، دار می زنند و تف تاریخی را بر سر و ریش همه ی کسانی که این روزهای شوم را بر آنها تحمیل کردند، می بارند و می روند آرام آرام در میتینک های خیابانی و اعتراضات سراسری، بطور جمعی کشف حجاب کنند.
و نیک می دانند که پیروزی شان بر قوانین ضد زن و عمله های ِ حافظان این قانون ضد ایرانی و ضد زن ایرانی، نه در اعتراضات فردی بلکه در یک کارزار جمعی است که می تواند از آسیب پذیری جلوگیر کند و ارتجاع و عمله هایش را خلع سلاح کند.
بویژه اینکه امروز، ملت ایران، در خیزش عمومی دی ماه، با شعارهایشان نشان دادند، که به دور شاهزاده رضا پهلوی حلقه زدند و خدمات خاندان ایرانساز پهلوی را پاس می دارند و از گذشته ناشاد پدران و مادران خودشان عبور کردند و می روند، تحت رهبری شاهزاده رضا پهلوی که امروز تنها شخصیت محوری برای اتحاد همه ی نیروها با هر مرامی است، حکومت اسلام سیاسی جنایتکار را در جای جای ایرانزمین به زیر بکشند و فردای بهتر و روشن تری را بر روی ملت ایران پنچره بگشایند.
در پایان به عنوان یک ایرانی که چهل سال از عمرِ جوانم را در راه مباره با بیگانه پرستی در همه شکلش و بوِیژه اسلام سیاسی جنایتکار حاکم و مجاهدین خلق ضد ایرانی و ضد زن، هزینه کردم،
در مقابل حرکت اعتراضی ِ غرور آفرین زنان سالار ایران، کلاه از سر بر می دارم و در مقابلشان زانوی ادب بر زمین می سایم و بر همه ی آنها درود می فرستم و سرودم را نثار می کنم.
باشد که با همکاری و همبستگی همه ی ملت ایران که دل در گروه یک ایرانی آزاد و رها و دموکراتیک دارند، هرچه بیشتر حمایت خودشان را در اعتراضات سراسری، از شاهزاده رضا پهلوی اعلام کنند و شعار محوری شان، خدمات خاندان ِ ایرانساز پهلوی را نشانه رود.
و تحت این شعارها و همبستگی ها و حمایت از شاهزاده رضا پهلوی است که می توان حکومت ضد ایرانی ِ اسلام سیاسی را با هزینه ی کمتری سرنگون کرد.
و فراموش نکنیم که امروز، جهان آزاد تحت رهبری آمریکا و در این سو، اسرائیل پشت ملت ایران و زنان ایران است
درود بر زنان آزاده ی ملت ایران
روزتان شاد و شادمان باد
احمد پناهنده
هفتم مارس 2018
به مناسبت ِ روز جهانی ِ زن
هشت مارس از راه رسید و شیپور گوشنواز ِ ارجمندی زنان در بازیابی به حقوق انسانی شان، به صدا در آمد
زنانی که این روزها در جای جای ایرانزمین، با حرکتی غرور آفرین بر حجاب کنیزساز و بنده پرور، هجوم بردند و می روند زیبایی و رعنایی را در آسمان غم زده ایران، ستاره باران کنند.
اگر بشود هشت مارس را، به عنوان روز بین المللی زنان در جای جای جهان جشن گرفت، امسال و هرسال، تا رهایی زنان ایران از بند تبعیض و چادر و چاقجور و بازیابی شان به عنوان یک انسان برابر با مردان را باید هر روزه جشن گرفت و صدای اعتراض ِ سراسری را در کنار زنان بر علیه ی ارتجاع حاکم و عمله هایشان، فریاد کرد تا گوش ِ کَر ِ سوداگران ِ سود و سرمایه در اروپا و دیگر نقاط جهان بترکد و ارجمندی زنان ایران را پاس دارند.
زنانی که در هفده دی ماه 1314 با فرمان رضا شاه بزرگ، حجاب اجباری را از سر و تن خود شستند و پایشان به مدارس نوین و آموزشگاه ها و دانشگاه ها و سپس به ادارت باز شد و در سال 1341 با انقلاب شاه و مردم، به حقوق ِ انتخاب کردن و انتخاب شدن، دست پیدا کردند و در کارزار ِ شکوفا شدن ایران در کنار مردان، سهمی مساوی را در همه سو، بر دوش کشیندند و ایران کهنه و عقب مانده را با زیبایی و لطافت خود تازه و خوشبو کردند.
اما دریغا که این زییایی و رعنایی و ارجمندی زنان در بازیابی حقوق انسانی شان، روشنفکران ِ تاریک اندیش از قماش کمونیستی و مصدقی و اسلامی را چه در قبلیه ی چپ یا طایفه ی مصدقی و یا ایل اسلامی، خوش نیامد و دست در دست هم برای خود زنی تاریخی، اول از همه زنان سالار ایران را به قربانگاه تفکرات عقب مانده خودشان بردند و با سربریدن زنان در عرصه های اجتماعی، سر و جان ِ ملت بزرگ ایران را، با خنجر ِ اسلامی، با داس ِ کمونیستی و با چاقوی ِ مصدقی، خون فشان کردند.
و شگفتا که می پنداشتند، با سر بریدن زنان می توانند، سر ایرانیان و تاریخ و فرهنگ درخشان ایرانزمین را به سنگ بکوبند و از این طریق نیمی از وصله ی تن ایران را در کنج خانه ها، کنیزوار، زندانی کنند
اما نمی دانستند، زنانی که در تاریخ گوهر آفرین ایرانزمین، توانستند بر مسند پادشاهی و یا یک امپراتوری بزرگ بنشینند و بر جهان مدرن آن روز فرمان برانند، هیچگاه و در هیچ شرایطی نمی توانند آنها را به پستوی خانه ها برگردانند و کنیزوار، چادر و چاقچور سیاه را بر سرشان بیاندازند و زندانی شان کنند.
چنین بود که این زنان در طول تاریخ ِ هجوم بیگانگان از ترک و تاتار و عرب، گامی از مبارزه به عقب نگذاشتند و در دوران سیاه قاجاریه در شخصیت قره العین ها تکثیر شدند و در هفده دی ماه 1314 با همت بزرگ رضا شاه بزرگ، جایگاه دوباره خودشان را در تاریخ کسب کردند و در زمان محمد رضا به بالاترین رشد و ارجمندی انسانی شان رسیدند.
پس بیهوده نیست که امروز زنان ایرانزمین بیش از مردان در همه ی عرصه های اجتماعی، برای رهایی ایرانزمین و ملت ایران هزینه می پردازند و مورد هتک و حرمت هم واقع می شوند
اما چه باک
آنها سر آن دارند که با برداشتن حجاب بنده ساز و کنیزپرور، گام به گام، حقوق تاراج رفته شان را از حلقوم حاکمان اسلام جنایتکار اسلام سیاسی بیرون بکشند و در این بیرون کشیدن، سیلی تاریخی را بر بناگوش همه ی روشنفکران تاریک اندیش چه از قماش کمونیستی و چه از اسلامیون جنایتکار و یا مصدقی های مرتجع بنوازند و یا با کف دست بر سرشان بکوبند و آنها را به همانجایی پرتاب کنند، که مراد عقیده ی شان همین ارتجاع و مرام ضد زن را زوزه کشیدند.
زیرا نسل امروزی زنان، نیک می دانند که در زمان رضا شاه بزرگ و محمد رضا شاه ایرانساز، مادران و پدرانشان، هر آنچه که شایسته ارجمندی و فضیلت یک انسان طراز نوین است، دست یافته بودند. اما در یک تندپیچ ِ ویرانساز، اسیر مشتی بیگانه پرست و ضد ایران و ایرانی شدند که همراه آنها، به خودزنی و خودکشی تاریخی دست زدند و این روزها شوم را برای فرزندان خودشان تولید کردند.
و چنین است که زنان ایرانی با خواندن تاریخ و دانستن اینکه مادران و پدرانشان در نظام گذشته، در صدر نشسته بودند و قدر درو می کردند، از مرام و عملکر ناشاد آنها فاصله گرفتند و می روند دوباره به خویشتن ِ خویش زن ایرانی پیوند بخورند و با هزینه دادن سهمگین شان، این ننگ تاریخی مادران و پدران خودشان را از صفحات تاریخ ایران، کمرنگ و سپس بی رنگ کنند.
زنانی که این روزها با حرکتی سمبلیک، حجاب اجباری بنده ساز را، دار می زنند و تف تاریخی را بر سر و ریش همه ی کسانی که این روزهای شوم را بر آنها تحمیل کردند، می بارند و می روند آرام آرام در میتینک های خیابانی و اعتراضات سراسری، بطور جمعی کشف حجاب کنند.
و نیک می دانند که پیروزی شان بر قوانین ضد زن و عمله های ِ حافظان این قانون ضد ایرانی و ضد زن ایرانی، نه در اعتراضات فردی بلکه در یک کارزار جمعی است که می تواند از آسیب پذیری جلوگیر کند و ارتجاع و عمله هایش را خلع سلاح کند.
بویژه اینکه امروز، ملت ایران، در خیزش عمومی دی ماه، با شعارهایشان نشان دادند، که به دور شاهزاده رضا پهلوی حلقه زدند و خدمات خاندان ایرانساز پهلوی را پاس می دارند و از گذشته ناشاد پدران و مادران خودشان عبور کردند و می روند، تحت رهبری شاهزاده رضا پهلوی که امروز تنها شخصیت محوری برای اتحاد همه ی نیروها با هر مرامی است، حکومت اسلام سیاسی جنایتکار را در جای جای ایرانزمین به زیر بکشند و فردای بهتر و روشن تری را بر روی ملت ایران پنچره بگشایند.
در پایان به عنوان یک ایرانی که چهل سال از عمرِ جوانم را در راه مباره با بیگانه پرستی در همه شکلش و بوِیژه اسلام سیاسی جنایتکار حاکم و مجاهدین خلق ضد ایرانی و ضد زن، هزینه کردم،
در مقابل حرکت اعتراضی ِ غرور آفرین زنان سالار ایران، کلاه از سر بر می دارم و در مقابلشان زانوی ادب بر زمین می سایم و بر همه ی آنها درود می فرستم و سرودم را نثار می کنم.
باشد که با همکاری و همبستگی همه ی ملت ایران که دل در گروه یک ایرانی آزاد و رها و دموکراتیک دارند، هرچه بیشتر حمایت خودشان را در اعتراضات سراسری، از شاهزاده رضا پهلوی اعلام کنند و شعار محوری شان، خدمات خاندان ِ ایرانساز پهلوی را نشانه رود.
و تحت این شعارها و همبستگی ها و حمایت از شاهزاده رضا پهلوی است که می توان حکومت ضد ایرانی ِ اسلام سیاسی را با هزینه ی کمتری سرنگون کرد.
و فراموش نکنیم که امروز، جهان آزاد تحت رهبری آمریکا و در این سو، اسرائیل پشت ملت ایران و زنان ایران است
درود بر زنان آزاده ی ملت ایران
روزتان شاد و شادمان باد
احمد پناهنده
هفتم مارس 2018
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر