اسلام در ذات خودش انسان کش و تروریست است
کشتار بی گناه هان و انسان های زندگی دوست و مدرن در فرانسه نشان داد، اسلام سیاسی در تمامیتش هیچ ارجی برای انسانیت قائل نیست که هیچ حتا زندگی در این دنیای مادی را خوار می شمارند و برای نابودی زندگی تا نفس در سینه دارند، می کشند تا کُشته شوند.
دین اسلام با هر شاخه و فرقه اش وقتی پای در رکاب سیاست می گذارد، دیگر دین نیست که در کنج خانه ها و مساجد و قلوب باورمنداننش جای داشته باشد. بلکه دینی است وحشی و ضد انسان و ضد زندگی و ارجمندی
و آنانیکه در اینجا و آنجا واقعه ی تروریستی اسلامی در فرانسه را از اسلام جدا می کنند، خودشان از همان جنس داعش و تروریست و آدمکش هستند.
حتا اگر اسلحه به دست نگیرند و به خودشان بمب هم نبندند.
اما در حرف و موضع گیری های بیرونی یکی به نعل می زنند و یکی به میخ. ولی در دل و در درونشان نمی توانند خوشحالی شان را پنهان کنند.
نمونه ها ی این قماش از اسلامیون در وجه قالبشان، تمامیت حکومت اسلامی در ایران است و وجه مقلوبشان در صفوف مجاهدین خلق و باصطلاح اصلاح طلبان اسلامی چه در داخل و چه در خارج از کشور و قراضه های بنجلی مثل نفرات ملی- مذهبی ها هستند.
این قماش از اسلامیون چون روی دیوار اسلام یادگاری نوشتند، هیچگاه نمی توانند در صف زندگی باوران قرار بگیرند و همیشه در این گونه اتفاقات با دادن آدرس عوضی، همیشه از اسلام سیاسی وحشی دفاع می کنند و اسلام را منزه جلوه می دهند.
حال باید از همه ی این مدعیانی که اسلام را از این عمل انسان کشی اسلامیون جدا می کنند، پرسید منظورتان کدام اسلام است؟
یادمان باشد که بنیانگذار اسلام، محمد، با ترور آغاز کرد و با ترور و برادرکشی و انسان کشی، اسلام را اول بر قبلیه ی خودش، قریش و بعد قبایل و کشورهای دیگر با خشونتی به مراتب از داعش امروزی، تحمیل کرد که بعد از مرگش، عمل جنایتکارانه او را خلفای جانشینش پی گرفتند که فکر می کنم، احتیاجی هم به توضیح زیاد در این باره لازم نیست.
اما اگر به عملکرد مجاهدین خلق در ایران و خارج از ایران نگاه کنیم، خواهیم دانست که نطفه شان با انسان کشی و خوار کردن زندگی بسته شد و بعد به بمب گذاری و ترور مستشاران کشورهای آزاد و مامورین امنیت اجتماعی ملت ایران انجامید و حتا بعد از آن شورش کور بهمن سال 57 انسان کشی را در ابعاد بزرگتری پی گرفتند و به بقال و نانوا و تره بار فروش هم رحم نکردند. بگذریم که بزرگترین افتخارشان هم این است که اولین عملیات تروریستی از نوع انتحاری اش را با بمب بستن به دخترک نا بالغ، انجام دادند و یا دفتر حرب جمهوری اسلامی و دفتر نخست وزیری حکومت اسلامی را منفجر کردند.
و وقتی هم از کشور فراری شدند، نقشه ترور را از فرانسه و کوه های کردستان عراق کشیدند و سپس به سرباز کشی روی آوردند.
قراضه های ملی- مذهبی و به اصطلاح اصلاح طلبان هم وضعیتشان روشن است. این جماعت در همه ی جنایت و خیانت و ایرانی کشی ملت ایران به دست اسلامیون حاکم دست داشتند و دارند و هیچگاه هم عملکرد حکومت اسلامی در ایرانی کشی و کشتن سرآمدان نظام پادشاهی و و و را محکوم نکردند.
با این توضیح کوتاه می شود فهمید که ما در جهان و در عرصه ی زندگی امروزی، اسلام خوب نداریم. آنچه که هست در تمامیتش اسلام وحشی و ضد انسانی و ضد زندگی است.
و اما در کنار این اسلامیون وحشی در همه رنگش باید مشت آنانیکه در این شرایط مرگبار به نحوی از اسلامیون وحشی و ضد زندگی دلجویی می کنند، باز کرد و ماهیتشان را نشان داد.
اینگونه افراد بیشتر در طیف چپ هستند و همیشه در این شرایط نه اینکه خوشحالی شان را پنهان نمی کنند که هیچ حتا به طریقی هم به انها حق می دهند و بعد بیشرمانه اظهار افاضه می کنند که مگر خون فراسویان از لبنانیان و یا فلسطینی ها رنگین تر است؟
به عبارت دیگر این جماعت با چنین نگاهی در کنار تروریست ها قرار می گیرند و از آنها دلجویی می کنند.
چون در منطق آنها زندگی دوستان و زندگی کشان برابرند.
ای تفو بر شما با این نگاه ضد انسانی تان تفو
احمد پناهنده
25 نوامبر 2015
کشتار بی گناه هان و انسان های زندگی دوست و مدرن در فرانسه نشان داد، اسلام سیاسی در تمامیتش هیچ ارجی برای انسانیت قائل نیست که هیچ حتا زندگی در این دنیای مادی را خوار می شمارند و برای نابودی زندگی تا نفس در سینه دارند، می کشند تا کُشته شوند.
دین اسلام با هر شاخه و فرقه اش وقتی پای در رکاب سیاست می گذارد، دیگر دین نیست که در کنج خانه ها و مساجد و قلوب باورمنداننش جای داشته باشد. بلکه دینی است وحشی و ضد انسان و ضد زندگی و ارجمندی
و آنانیکه در اینجا و آنجا واقعه ی تروریستی اسلامی در فرانسه را از اسلام جدا می کنند، خودشان از همان جنس داعش و تروریست و آدمکش هستند.
حتا اگر اسلحه به دست نگیرند و به خودشان بمب هم نبندند.
اما در حرف و موضع گیری های بیرونی یکی به نعل می زنند و یکی به میخ. ولی در دل و در درونشان نمی توانند خوشحالی شان را پنهان کنند.
نمونه ها ی این قماش از اسلامیون در وجه قالبشان، تمامیت حکومت اسلامی در ایران است و وجه مقلوبشان در صفوف مجاهدین خلق و باصطلاح اصلاح طلبان اسلامی چه در داخل و چه در خارج از کشور و قراضه های بنجلی مثل نفرات ملی- مذهبی ها هستند.
این قماش از اسلامیون چون روی دیوار اسلام یادگاری نوشتند، هیچگاه نمی توانند در صف زندگی باوران قرار بگیرند و همیشه در این گونه اتفاقات با دادن آدرس عوضی، همیشه از اسلام سیاسی وحشی دفاع می کنند و اسلام را منزه جلوه می دهند.
حال باید از همه ی این مدعیانی که اسلام را از این عمل انسان کشی اسلامیون جدا می کنند، پرسید منظورتان کدام اسلام است؟
یادمان باشد که بنیانگذار اسلام، محمد، با ترور آغاز کرد و با ترور و برادرکشی و انسان کشی، اسلام را اول بر قبلیه ی خودش، قریش و بعد قبایل و کشورهای دیگر با خشونتی به مراتب از داعش امروزی، تحمیل کرد که بعد از مرگش، عمل جنایتکارانه او را خلفای جانشینش پی گرفتند که فکر می کنم، احتیاجی هم به توضیح زیاد در این باره لازم نیست.
اما اگر به عملکرد مجاهدین خلق در ایران و خارج از ایران نگاه کنیم، خواهیم دانست که نطفه شان با انسان کشی و خوار کردن زندگی بسته شد و بعد به بمب گذاری و ترور مستشاران کشورهای آزاد و مامورین امنیت اجتماعی ملت ایران انجامید و حتا بعد از آن شورش کور بهمن سال 57 انسان کشی را در ابعاد بزرگتری پی گرفتند و به بقال و نانوا و تره بار فروش هم رحم نکردند. بگذریم که بزرگترین افتخارشان هم این است که اولین عملیات تروریستی از نوع انتحاری اش را با بمب بستن به دخترک نا بالغ، انجام دادند و یا دفتر حرب جمهوری اسلامی و دفتر نخست وزیری حکومت اسلامی را منفجر کردند.
و وقتی هم از کشور فراری شدند، نقشه ترور را از فرانسه و کوه های کردستان عراق کشیدند و سپس به سرباز کشی روی آوردند.
قراضه های ملی- مذهبی و به اصطلاح اصلاح طلبان هم وضعیتشان روشن است. این جماعت در همه ی جنایت و خیانت و ایرانی کشی ملت ایران به دست اسلامیون حاکم دست داشتند و دارند و هیچگاه هم عملکرد حکومت اسلامی در ایرانی کشی و کشتن سرآمدان نظام پادشاهی و و و را محکوم نکردند.
با این توضیح کوتاه می شود فهمید که ما در جهان و در عرصه ی زندگی امروزی، اسلام خوب نداریم. آنچه که هست در تمامیتش اسلام وحشی و ضد انسانی و ضد زندگی است.
و اما در کنار این اسلامیون وحشی در همه رنگش باید مشت آنانیکه در این شرایط مرگبار به نحوی از اسلامیون وحشی و ضد زندگی دلجویی می کنند، باز کرد و ماهیتشان را نشان داد.
اینگونه افراد بیشتر در طیف چپ هستند و همیشه در این شرایط نه اینکه خوشحالی شان را پنهان نمی کنند که هیچ حتا به طریقی هم به انها حق می دهند و بعد بیشرمانه اظهار افاضه می کنند که مگر خون فراسویان از لبنانیان و یا فلسطینی ها رنگین تر است؟
به عبارت دیگر این جماعت با چنین نگاهی در کنار تروریست ها قرار می گیرند و از آنها دلجویی می کنند.
چون در منطق آنها زندگی دوستان و زندگی کشان برابرند.
ای تفو بر شما با این نگاه ضد انسانی تان تفو
احمد پناهنده
25 نوامبر 2015