باز هم نوزده ی بهمن سیاه و روز ترور و جنایت و انسان کشی فرا می رسد و رقص عنترگونه ی مشتی تروریست ِ پریروزی، همکاران دیروزی حکومت اسلامی و تفرقه افکنان امروزی در صفوف یکپارچه ملت ایران علیه تمامیت آدمخواران ِ حاکم بر خاکروبه های ویرانی ایران، اینجا و آنجا شروع می شود تا خویشاوندی خودشان را با کشتار و ترور جشن بگیرند.
بی پروا کتمان نمی کنند که در ترور زاده شدند و با ترور زندگی می کنند و سالروز ترور را ارج می نهند.
و راستی به این جاهلان و بی خردان تاریخ در این جشن ها چه پیامی باید فرستاد؟
بهترین و گوارا ترین پیامی که به نظر این قلم می رسد، این است که بگوید:
پیوند دوباره و سه باره و چند باره ی شماها با تروریستهای جهان و ایران خجسته مباد
آری
اگر تا دیروز آن حرکتی که جامعه ی ایران را از مدار ترقی خواهی بیرون آورد و به سمت قهقرا کشاند برای بسیارانی که در آن " انقلاب شکوهمند ِ اسلامی " شرکت داشتند تا از "گندم ری*" نصیبی ببرند، جاذبه داشت و خود را صاحب آن انقلاب قلمداد می کردند. امروز اما بسیاری از آن بسیاران، محترمانه و یا شرمگینانه از آن رویداد فاصله گرفتند و از عملکرد ناشاد خود در درونشان پشیمانند اما جرئت نمی کنند تا شهامت نشان دهند و فریاد بزنند که مسبب این روزهای تیره و تلخ، خودشان هم بودند.
روزهایی که آسمان ایران، خورشید در بغل داشت و آفتابش را در جان مشتاقان ترقی خواهی و رهایی از نکبت تاریخی، گرم می کرد.
تیره اندیشان از قماش اسلامی و کمونیستی در همه رنگش، رنگین کمان آسمان ایران را دشمن شدند تا پرده شب را بر سر آن چادر بکشند و روزهای آفتابی را تیره و تار کنند.
آری
آنچه که امروز بر همه ی آنانیکه تا دیروز از درک آن رویداد سیاه عاجز بودند، روشن شده است، این است که:
دو طیف از نیروها که هر دوشان ایدئولوژیک هستند، خواهان نابودی ایران بودند و هم اکنون هم هستند.
این دونیرو هر چند در مرام با یکدیگر تفاوت دارند اما در استراتژی مخالف هم نیستند و نشان دادند و می دهند که برای از بین بردن ایران در تمامیتش هیچ تفاوتی با هم نداشتند و ندارند.
دیروز این دونیرو پا به پای هم برای متلاشی کردن ایران، بر سمبل و نماد تمامیت ارضی ایران تاختند تا با ترور و جهل پروری، تختش را واژگون کنند. امروز اما برای نابودی هر چه بیشتر ایران و مردمانش باز در کنار هم ایستادند تا از دستاوردهای جهل سالاری و عقب ماندگی پاسداری کنند.
بیهوده نیست که یکی در ایران برای سالروز چنین ننگی در تاریخ، خودشان را جِر می دهند تا هر چه بیشتر مردم را با تمامی هستی شان در چاه جمکران فرو ببرند و آن یکی بیشتر در بیرون از حکومت و در خارج از کشور همراه با تفاله های باقی مانده از آن دوران ترور و تخریب، این رویداد سیاه را جشن می گیرند.
پیام این جشن چیست؟
در یک کلام پیام چنین جشن های تهوع آوری، شادمانی بر خاکروبهای ویرانی ایران است که اینان را چنین دلشاد و مست کرده است.
عجیب نیست امروز این جاهلان ِ نادان و از خود بیگانه، هنوز جشنی بنام " تولد فدایی " در کسوت " سیاهکل " می گیرند و آن را به 22 بهمن گره می زنند تا بیشتر به وجد آیند.
***
و راستی این جماعت تروریست ِ پریروز و همکار و شریک، در تمامی ِ جنایات ِ حکومت ِ اسلامی در دیروز ِ نزدیک، و امروز حامی آن در بُعد ایدئولوژیک و حتی در تماس بودن رأس ِ این جماعت با وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی و دعوت کردن ایشان از طریق همسرش به ایران، چه کارنامه ی " زرینی" در توشه ی خود دارند که یکی از همین جماعت دیروزی و تکان خورده ی امروزی، در مصاحبه ای ادعا می کند که " چپ " در کنار خطا و ویرانی خود و ایران، عملکرد " افتخار آمیز" هم دارد. ( نقل به معنی )
باید در جواب گفت که چپ در همه رنگش چه آنهاییکه تروریست بودند و چه آناییکه در حرف عمل تروریستی را قبول نداشتند اما در دل با آنها بودند، جزء تخریب وطن و کشتن پاسبان سر محل و قفل کردن جامعه و به هم زدن امنیت اجتماعی در دیروز و همکاری با پست ترین قشر اجتماعی و شراکت در تمای ِ جنایت آنها و تلاش برای بقای همین آدمخواران حکومتی و فرار از هر گونه اتحادی که بتواند این حاکمان ضد ایرانی را از اریکه قدرت به زیر بکشد و سکوت کردن در مقابل تجزیه طلبان رنگارنگ و انتشار بی وقفه ی ترشحات بیمارگونه ی این جماعت های ضد ایرانی در سایت های خودشان و حمایت از آنها و همچنین اعلام موضع نکردن در مقابل سهم ایران از دریای مازندران که امروز رفقای دیروزیشان می خواهند از سهم ایران ببلعند و نام خلیج فارس که شیوخک های اطراف خلیج فارس می خواهند نام همیشه ایرانی آن را مصادره به عربی کنند، هیچ کارنامه ای که عِرق وطن و سرفرازی وطن از آن برداشت شود، ندارند.
و امروز این جماعت باقی مانده در کمال بی پرنسیبی جوابیه و یا نقد مقاله ای از یکنفر که در ویرانی ایران، با هم همفکر هستند، در سایتشان منتشر می کنند. اما مقاله ی مادر، که به آن نقد شده، به عمد در سایت انتشار داده نمی شود.
اسم این عمل قبیح را چه باید گذاشت؟
همین فرد گرداننده ی سایت که مغزی بسته و یک سو نگر دارد. دیروز و دیروزها هم چنین عمل قبیحی را انجام داده بود.
و آن نقدی بود بر نوشته های این قلم در هفته نامه ی نمیروز، توسط یک عابر پیاده، که آن را بدون انتشار مطلب من، در سایتش گذاشت و مقاله ارسالی این قلم را انتشار نداد.
نه یکبار بلکه حداقل دو بار در دوسال پیاپی این عمل قبیح را انجام داد.
چنین است عملکرد درخشان چپ!!! در ایران! در دیروز و امروز در برون مرز.
***
اما باید برای جوانان امروز توضیح داد که آن " تولد " تولد ترور و تروریسم بوده است که پاسبان سر محل را به گلوله می بستند و امنیت شهروندان ایرانی را به هم می زدند.
باید برایشان روشن کرد که اینان نه برای آن " سیاهکل " بلکه برای سیاه کاری حکومت اسلامی جشن می گیرند تا با آنها در نابودی هر چه بیشتر ایران تجدید میثاق کنند.
باید برای جوانان آشکار کرد که این نیروها از همان " انقلاب شکوهمند اسلامی " و با آن گذشته ی تیره تار در نظام گذشته، این بار در دامان همین مرتجعین ضد ایران و ایرانی پناه گرفته بودند و گرفته اند تا با یاری آنها هر چه بیشتر از پایوران نظام گذشته و انسانهای ایرانخواه را بکشند و کشتند و بر اجسادشان شادی و شادمانی کردند.
و امروزهم با کمال وقاحت، سایت ها و نشریاتشان را، با عکس هایی مزین می کنند که نشان از ذات ویرانگرشان دارد.
در حالی که این بیچاره گان نمی دانند که چنین عملی در واقع جرم آنها را در پیشگاه مردم ایران سنگین تر می کند.
آری:
در یک کلام باید به جوانان ایران توضیح داد که نیروهای کمونیستی در هر شکل و قامتش و نیروهای اسلامی در همه رنگش یک ایران سربلند را چشم دیدن ندارند و در صدد هستند با تمامی توش و توانشان آن را ویران کنند.
اما اگر آن بیگانگان دیروز در تاریخ ایران توانستند، ایران را " ایرانستان " بکنند، این بیگانگان امروزی هم خواهند توانست.
ولی تاریخ پر فراز و نشیب ایران گواهی می دهد، ایران با همه ی این نامردمی ها و درد و شکنج ها، ایران می ماند و ایران خواهد ماند.
سلام بر ایران
و
درود بر ملت بزرگ و شریف ایران
نویسنده: احمد پناهنده
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر