۱۳۹۳ آبان ۱۱, یکشنبه

خوشا خوشی ننگا ناخوشی






خوشا خوشی ننگا ناخوشی

در گوش ِ خلایق می کنند فرو
نه یکبار
بل هزاران بار وُ هربار
کم خورید
ننوشید شراب ناب
فرودست بمانید
قناعت را استقبال
از هرچه روشن است، رنگین وُ شاداب
دوری کنید
و رنگ تیره را خواستار
از زیبایی ها و زیبا رویان نگاه برگیرید
و زشتی و عبوس سالاری را دوستدار
می گفتند وُ باز می گویند
این دنیا محل گذر است
و خوشا آنان
که پشت می کنند این دنیا را
و لذت زندگی و شادابی را خوار
تا در آن دنیا
پریوشان و غلمان را
همخواب شوند هر لحظه و هر زمان
و از نهرها عسل و شیر و شراب بنوشند
بی آنکه ببویند دهان ها را
با خود می گویم
عجبا وُ شگفتا
می گویم
هر انچه می گویید
و هر آنچه می پندارید
ارزانی شماها باد
اما مرا
و ما را که این دنیا را خوشیم
آسوده بگذارید
اگر پریوشی ست و یا غلمانی
در همین دنیا لذت بنوشیم یکدیگر را
زیرا
شراب نقد را
خماری اش
فزون تر بود از شراب نسیه
پس خوشا خوشی
و ننگا ناخوشی

احمد پناهنده ( الف. لبخند لنگرودی )

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر