سخن ِ روز
هشدار به جوامع جهانی و وجدان های بیدار
سهم ایران از دریاچه ی مازندران، تا فروپاشی شوروی متجاوز و جنایتکار، همیشه پنجاه درصد بوده است و هست و خواهد بود
زیرا طبق قرادرداد های قانونی 1921 و 1940 این دریاچه بطور مساوی، دریاچه ی مشاع، بین ایران و شوروی تا فروپاشی اش بوده است
دریاچه ی مشاع به این معنی که که منهای سواحل در برگیرنده این دریاچه، هر آنچه در بستر و زیر بستر و آبزیان این دریاچه موجود هست و بطور جامع، همه ی تروت نهفته در دل آب و زیر بستر این دریاچه، بطور مساوی بین دو کشور تقسیم می شود و هیچ کس هم حق ندارد از این حق مشاع ایران، ملاخور کند
به معنای روشنتر، اگر بعد از فروپاشی شوروی جنایتکار و متجاوز، جمهوری های به زور پیوسته به آن، استقلال پیدا کردند، نباید سهم ایران و حق مشاع ایران از این دریاچه، مورد تجاوز قرار بگیرد
یعنی، اگر شوروی مردار شد و مُرد، باید سهم و حق مشاع این مرده و مردار، به تکه های جدا شده اش برسد نه از ملک و دارایی ایرانیان
اما شوربختانه، حکومتی که در ایران حاکم است، نه ایران را قبول دارد و نه به منافع ملت ایران اهمیت می دهد
بلکه این حکومت تبهکار، برای ماندن در قدرت، حاضر است ایران را قربانی کند
امضای کنوانسیون حقوقی دریاچه ی مازندران، در واقع در شرایط ضعف و شکننده امضا شده است تا شاید، تضمینی از روسیه بگیرد که حکومت تبهکارانه شان را در مقابل خیزش سراسری ملت ایران، حفظ کند
همچنین باید به اطلاع هموطنان و بویژه گیلانیان سرفراز و ایراندوست برسانم، که دریاچه ی مازندران، هرچند بزرگترین دریاچه ی جهان است و بعضن در نوشتارها و گفتارها، از آن دریا نام می برند
اما دریا نیست
یعنی قوانین بین المللی دریا، شامل این دریاچه نمی شود
به معنی دیگر
هرگونه توافق و یا قراردادی در مورد این دریاچه، باید حداکثر در چهارچوب قوانین و کنوانسیون های حقوقی دریاچه، تدوین و امضا شود
البته بی آنکه از حقوق مشاع ِ پنجاه درصدی خودمان، اندکی عقب نشینی کنیم
عمل خیاتکارانه ای که حکومت تبهکار اسلامی انجام داده است، حتا سفیر روسیه در در این کنوانسیون را، حیرت زده کرده است که چطور، حکومت اسلامی و ملایان، از حق پنجاه درصدی ایران و ملت ایران دست کشیدند
در پایان
و چون هنوز، مرز و بستر و میزان بهره برداری ثروت نهفته در این دریاچه، به تصویب و امضای نهایی نرسیده و جنبه ی قانونی پیدا نکرده است، بر ماست که از همین اکنون، صدای اعتراض خودمان را بی آنکه قطع شود، در گوش کر ِ حکومت تبهکار اسلامی فرو کنیم که اجازه نخواهیم داد، اندکی از منافع ملی ایران را برای بقای خودتان، به دیگران ببخشید
همجنین باید با این خیزش و اعتراضات سراسری به وجدان های آگاه و بیدار و حتا جهانیان هشدار دهیم که:
حکومت تبهکار اسلامی هیچکاه، نماینده کشور ایران و ملت ایران نبوده است و نیست
بنابراین هرگونه توافق و یا قراردادی با این حکومت تبهکار، که منافع ملت ایران و چهارچوب ارضی و آبی و هوایی آن را، نقض و تاراج کند، از نگاه ملت ایران، محلی از اعراب ندارد که هیچ، بلکه باطل است
هشدار به جوامع جهانی و وجدان های بیدار
سهم ایران از دریاچه ی مازندران، تا فروپاشی شوروی متجاوز و جنایتکار، همیشه پنجاه درصد بوده است و هست و خواهد بود
زیرا طبق قرادرداد های قانونی 1921 و 1940 این دریاچه بطور مساوی، دریاچه ی مشاع، بین ایران و شوروی تا فروپاشی اش بوده است
دریاچه ی مشاع به این معنی که که منهای سواحل در برگیرنده این دریاچه، هر آنچه در بستر و زیر بستر و آبزیان این دریاچه موجود هست و بطور جامع، همه ی تروت نهفته در دل آب و زیر بستر این دریاچه، بطور مساوی بین دو کشور تقسیم می شود و هیچ کس هم حق ندارد از این حق مشاع ایران، ملاخور کند
به معنای روشنتر، اگر بعد از فروپاشی شوروی جنایتکار و متجاوز، جمهوری های به زور پیوسته به آن، استقلال پیدا کردند، نباید سهم ایران و حق مشاع ایران از این دریاچه، مورد تجاوز قرار بگیرد
یعنی، اگر شوروی مردار شد و مُرد، باید سهم و حق مشاع این مرده و مردار، به تکه های جدا شده اش برسد نه از ملک و دارایی ایرانیان
اما شوربختانه، حکومتی که در ایران حاکم است، نه ایران را قبول دارد و نه به منافع ملت ایران اهمیت می دهد
بلکه این حکومت تبهکار، برای ماندن در قدرت، حاضر است ایران را قربانی کند
امضای کنوانسیون حقوقی دریاچه ی مازندران، در واقع در شرایط ضعف و شکننده امضا شده است تا شاید، تضمینی از روسیه بگیرد که حکومت تبهکارانه شان را در مقابل خیزش سراسری ملت ایران، حفظ کند
همچنین باید به اطلاع هموطنان و بویژه گیلانیان سرفراز و ایراندوست برسانم، که دریاچه ی مازندران، هرچند بزرگترین دریاچه ی جهان است و بعضن در نوشتارها و گفتارها، از آن دریا نام می برند
اما دریا نیست
یعنی قوانین بین المللی دریا، شامل این دریاچه نمی شود
به معنی دیگر
هرگونه توافق و یا قراردادی در مورد این دریاچه، باید حداکثر در چهارچوب قوانین و کنوانسیون های حقوقی دریاچه، تدوین و امضا شود
البته بی آنکه از حقوق مشاع ِ پنجاه درصدی خودمان، اندکی عقب نشینی کنیم
عمل خیاتکارانه ای که حکومت تبهکار اسلامی انجام داده است، حتا سفیر روسیه در در این کنوانسیون را، حیرت زده کرده است که چطور، حکومت اسلامی و ملایان، از حق پنجاه درصدی ایران و ملت ایران دست کشیدند
در پایان
و چون هنوز، مرز و بستر و میزان بهره برداری ثروت نهفته در این دریاچه، به تصویب و امضای نهایی نرسیده و جنبه ی قانونی پیدا نکرده است، بر ماست که از همین اکنون، صدای اعتراض خودمان را بی آنکه قطع شود، در گوش کر ِ حکومت تبهکار اسلامی فرو کنیم که اجازه نخواهیم داد، اندکی از منافع ملی ایران را برای بقای خودتان، به دیگران ببخشید
همجنین باید با این خیزش و اعتراضات سراسری به وجدان های آگاه و بیدار و حتا جهانیان هشدار دهیم که:
حکومت تبهکار اسلامی هیچکاه، نماینده کشور ایران و ملت ایران نبوده است و نیست
بنابراین هرگونه توافق و یا قراردادی با این حکومت تبهکار، که منافع ملت ایران و چهارچوب ارضی و آبی و هوایی آن را، نقض و تاراج کند، از نگاه ملت ایران، محلی از اعراب ندارد که هیچ، بلکه باطل است
احمد پناهنده
14 ماه اوت 2018
14 ماه اوت 2018
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر